آیدا کوچولوی ماآیدا کوچولوی ما، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره
داداش امیدمداداش امیدم، تا این لحظه: 26 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره

مسافرکوچولو

یه سفرکوچولو

سلام ما یه سفر کوچولو آخر هفته ی پیش رفتیم تهران کل زمان کوتاه سفرمون بارون می بارید وهمه جا پر از طراوت بود هم سیاحت هم خرید هم دیدار اقوام وهم مهمونی مامانی وخاله وزندائی یه روز رفتن برای خرید لباسای عید ما کوچولو ها ساعت 4 رفتن و10 شب برگشتن ومامانی واسه من یه لباس قشنگ گرفته بود خاله جون هم واسم یه لباس قشنگ گرفته بود که بعدا با هاشون عکس می گیرم ومیزارم تو وبلاگم من برای خرید نرفتم با بقیه رفتیم پارک آب وآتش وپل طبیعت که خیلی بهم خوش گذشت کلا این سفر بهم خیلی خوش گذشت وتوی جمع خیلی خیلی شاد بودم وعکسها این عکس ابتدای راه توی جاده ی بارونیه که من یه ساعتی خوابیدم وعکس های پارک آب وآتش اولین عکس من وآبجی هانیه ودائی علی ...
26 بهمن 1393

13ماهگی

سلام من خاله ریزه آیدا ،امروز سیزده ماهه شدم وبا اولین دمپائی واولین روسریم عکس گرفتم   فردا نوشت:سن شما وبلاگم روز 4شنبه... .: آیدا کوچولوی ما تا این لحظه ، 1 سال و 1 ماه و 1 روز سن دارد :. ...
7 بهمن 1393

آیدااز12 تا 13 ماهگی

سلام مهمترین اتفاق این ماه ساعت نه ونیم شب دهم دی ماه رخ داد ومن پاشدم وچند قدم راه رفتم واز فرداش همه ی فکر وذکرم شدر اه رفتن وصد البته هفته ی اول زمین خوردنای راه به راه اونقدر زمین می خوردم که شبا مامانی باید پاهام رو کلی ماساژ میداد تا بی قراری نکنم وآروم بخوابم الان اما با مهارت کامل راه میرم وکلا طول روز شاید یکی دو بار بیفتم از اونجائی که خیلی ذوق راه رفتنم و دارم تمام مدتی که بیدارم رو راه میرم وسجوربجور میکنم واصلا هم حاضر نیستم دستم رو موقع راه رفتن به کسی بدم خاموش کردن تلویزیون رو که دیگه نگو از مهارت های مهم منه کسی اگه بخواد یه برنامه ببینه باید کلی سنگر ببنده جلوی تلویزیون!!! دامنه ی لغاتم خیلی گسترده نشده فقط تی ت...
4 بهمن 1393
1